وقتی در دهه ۴۰ مرحوم نصرت زعفری تصمیم گرفت اولین مغازه اختصاصی فروش پتو را در مشهد راهاندازی کند، مردم هنوز به لحاف وابسته بودند. در آن روزگار، برخلاف امروز پتو کالایی بهنسبت لوکس بود و انگشتشمار در مغازههای پارچه فروشی پیدا میشد.
نصرتآقا آن روزها به پیشنهاد مهدی جمیلی یکی از کاسبان که از تهران کرکره برای فروش میآورد، وارد کار پتو شد و برای اولینبار در شهر مغازهای بزرگ راه انداخت که فروشش فقط پتو بود. اولین قرارداد را نیز با بزرگترین تولیدی پتو در ایران بهنام پتوی «پرنیان» در تهران بست. آن روزها مردم مشهد بودند و مغازه آقانصرت در خیابان شاهرضا (آیتالله خزعلی کنونی) که انواع پتوهای تولیدی کشور در آن پیدا میشد. بهترین آنها هم متعلق به مارک پرنیان، مخمل کاشان و افشار یزد بود.
چشمان آقانصرت در سال ۱۳۸۳ برای همیشه بسته شد، اما پسرش سعید که کاسبی را از همین مغازه شروع کرده بود، همچنان کرکره آن را هر روز بالا میدهد. با سعید زعفری شصتوششساله در این گزارش همراه شدیم تا برایمان از نخستین مغازه پتوفروشی مشهد، انواع پتوها و بازار آن از گذشته تا امروز بگوید.
مردم آن روزها نصرتآقا را بهخاطر داشتن کفاشی دقت در خیابان شاهرضای سابق بهنام «حاج آقا دقت» میشناختند، کسی که از مهاجران عشقآباد بود. سعیدآقا، پسرش، با یادی از خاطرات مرحوم پدر، چنین روایت میکند: پدرم مهاجر بود و سال ۱۳۱۱ خورشیدی درحالیکه پدرومادرش را از دست داده بود، از عشقآباد با پدربزرگش به مشهد آمده بود. آنموقع دهساله بود و بعد از مهاجرت شاگرد کفاشی شد. با یادگرفتن کامل کار، کاسبی را از همین خیابان شروع میکند و این مغازه را سال ۱۳۴۳ میخرد و اولین پتوفروشی اختصاصی مشهد را با نام «پرنیان» که نام پتوهای تولیدی همان زمان بود، راه میاندازد.
آنطور که او بهیاد میآورد، تا قبل از انقلاب اسلامی بعد از پدر او چند مغازه دیگر کار انحصاری پتوفروشی در مشهد را شروع میکنند که تعدادشان انگشتشمار بوده است.
او جنس اولین پتوها را نمدی میخواند و میگوید: آن زمان پتوها مثل همین پتوهای سربازی، نمدی بود و در دو طرح تکرنگ و گلدار تولید میشد. چون مردم به خرید نوع گلدار راغب بودند، ۹۰ درصد پتوها گلدار بود. اواخر دهه ۵۰ پتوهای پرزدار تولید و وارد بازار شد.
زعفری نوع خاص پتوها را در دهه ۴۰ با نام مخمل کاشان بهیاد میآورد و میگوید: شکیلترین پتوها متعلق به مارک مخمل کاشان بود. این پتوها مخملی بودند که با ریشههایی مشابه ریشههای پردههای قدیمی تزیین شده بودند. علاوه بر این، تنها مارکی بود که نقش روی آن مینیاتوری بود. طرحهای چاپیاش هم مشابه نقشونگارهای وسط بشقابهای ملامین قدیم بود.
آنطور که او بهیاد میآورد، حتی اولین نقش پوست پلنگی پتو را مخمل کاشان زد که بعد از انقلاب اسلامی پتوپلنگی بهوفور تولید شد و در خانه هر ایرانی نمونهای داشت.
سعیدآقا از جنس پتوها هم میگوید: پتوهای قدیم برخلاف امروز سنگین بودند و وزنشان کم از لحاف نداشت که دلیل آن استفاده از مواد طبیعی در تولیدشان بود. پتوهایی هم بودند که حتی بوی پشم گوسفند میدادند. اما امروز، چون بیشتر پتوها با مواد غیرطبیعی تولید میشوند، سبکاند.
بهگفته او، در آن روزها تنها پتویی که کمی لطیف بود، پتوی کرکی جهان بود که کارخانه «جهان» آن را تولید میکرد؛ کارخانهای که مردم چای و روغنش را میشناختند. او این نکته را هم اضافه میکند که فروش پتو هیچوقت راکد نبوده است؛ حتی در دهه ۴۰ وقتی مرحوم پدرش نخستین پتوفروشی مشهد را راه میاندازد، چون کالای جدید و مصرفی بوده، فروش خوبی داشته است.
زعفری در توضیح اینکه مردم علاقهمند به لحاف، چطور پتو را پذیرفتند هم چنین تعریف میکند: قیمت پتو آن روزها ۱۰ تا ۱۵ تومان بود. چون کالای مصرفی بود، مردم زود به آن راغب شدند. بیشتر هم بهعنوان هدیه میخریدند. حتی در همان روزها که هرکسی به تازهعروسوداماد چند دست لحاف و تشک میداد که پتو در میان آن جا نداشت، افرادی بودند که به همان عروس و داماد پتو هدیه بدهند. از طرف دیگر، برای پتو تبلیغات فراوان بود. در سینما قبل از شروع فیلم تبلیغات پتو میشد. نمایندگیها هم یکبار در سال حراج واقعی میگذاشتند.
طبق گفتههای او، یکی از مصارف اصلی پتو در قدیم استفاده از آن بهعنوان کناره بود. چون بیشتر مردم مبل نداشتند، در خانهها و حتی مساجد بهعنوان کناره پهن میشد.
او که همه عمر کاریاش را در همین مغازه پدری گذرانده است، به مشتریهایی که از قدیم پابند خرید از این محل هستند، اشاره میکند و میگوید: مرحوم پدرم شاید از نظر مالی چندان جلو نرفت، اما همیشه سالم کار کرد و توصیه اصلیاش هم این بود که چشم کاسب نباید به دست مردم باشد، بلکه باید به لطف خدا باشد.